ویترین  کتاب هرانک

این ور آب ، آن ور آب ، روی زمین ، زیرخاک ..... همه ی زندگی که می شود فرار ، دیگر آشنایی نمی ماند  که بویی شبیه عطر ش درنسیم هواییت کند ، وقت خوابگردی .مثل توی فیلم ، میزوصندلی ها را ازجلو پات بردارد. مثل جریان برق بدود  تو رگ های  مغزت و از کما بیرونت بیاورد . آن وقت عاشق شوی وتا ابد درون معشوق  بمانی ......

شبیه عطری درنسیم / رضیه انصاری / نشر آگه ۱۳۸۹

پی نوشت : یادداشتی درباره این کتاب بزودی درهرانک

شعر امروز هرانک

از شعله

به پاس روشنائیش 

سپاس گذاری  کن

اما چراغدان را نیز

که همیشه صبورانه درسایه می ایستد

ازیاد مبر ؟!

پی نوشت :شعر از تاگور

اثاربرگزیده جشنواره نقد

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، آيين پاياني هفتمين جشنواره نقد از دقايقي پيش در سراي دايمي اهل قلم با حضور برگزيدگان رشته‌هاي مختلف آغاز شده است.

بر اساس اين گزارش اسامي آثار برگزيده و شايسته تقدير اين دوره به شرح زير استY

كليات: (شايسته تقدير)
1. روش تحقيق كيفي؛ سردار خالدي، كتاب ماه علوم اجتماعي، شماره 14، ارديبهشت 1388.

فلسفه اسلامي: (برگزيده)
2.
پاسخي به نقدِ نقد؛ اكبر ثبوت، كتاب ماه فلسفه، شماره 27، آذر 1388.

فلسفه غرب: (شايسته تقدير)
3.
بحران در بحران؛ علي‌رضا صادقي، كتاب ماه فلسفه، شماره 29، بهمن 1388.

دين: (شايسته تقدير)
علوم قرآني
4.
نقد ترجمه آيات در تفسير «پرتوي از قرآن»؛ محمدعلي كوشا، آينه پژوهش، شماره 119، آذر ـ دي 1388.

علوم روايي
5.
گنجي نويافته يا وهمي بربافته؟! ؛ جويا جهانبخش، آينه پژوهش، شماره 118، مهر ـ آبان 1388.

رجال
6.
مقايسۀ تحليلي سه چاپ كتاب الرجال برقي؛ سيدعلي آقايي، آينه ميراث، شماره 44، تابستان 1388.

كلام
7.
قياس فقهي همان قياس منطقي است؟؛ سيدحسن اسلامي، آينه پژوهش، شماره 116-117، خرداد ـ شهريور 1388.

علوم اجتماعي: (شايسته تقدير)
علوم سياسي
8.
ايران در حكومت روحانيون؛ رشيد جعفرپور، تاريخ نگاري انقلاب اسلامي (كتاب اول)؛ مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ اول 1388.

آمار
9. احتمالات و آمار كاربردي در روانشناسي و علوم تربيتي؛ مهدي مرادي، ستار مرادي، كتاب ماه علوم اجتماعي، شماره 14، ارديبهشت 1388.

علوم و فنون: (برگزيده)
10.
نقد كتاب استادِ عشق؛ احمد سرمد، مجله فيزيك، شماره 1 و 2، بهار و تابستان 1387 (تاريخ انتشار مرداد 1388).

هنر: (شايسته تقدير)
11.
صدا و بياني گنگ؛ سعيد مجيدي، نمايش، شماره 123 و 124، آذر و دي 1388.

زبان و ادبيات فارسي: (برگزيده)
12. لزوم تصحيح مجدد تفسير طبري؛ اكرم حاجي‌سيدآقايي، معارف، شماره 2، مرداد ـ آبان 1388.

زبان‌شناسي: (برگزيده)
13.
معرفي و نقد كتاب مكاتيب زبان‌شناسي نوين در غرب؛ محمد دبيرمقدم، دستور، شماره 5، اسفند 1388.

ادبيات داستاني: (شايسته تقدير)
14.
رويكردي روايت‌شناختي به داستان دو دنيا اثر گلي ترقي؛ الهام حدادي، نقد ادبي، سال اول، شماره 5، بهار 1388.

تاريخ: (برگزيده)
15. نقدي دربارۀ روش تدوين مذاكرات مجلس اول؛ سيدناصر سلطاني، نامه تاريخ‌پژوهان، سال پنجم، شماره نوزدهم، پاييز 1388.

كودك و نوجوان:
دين: (برگزيده)
16. بناي باور و پنجره‌هاي روح‌افزا؛ سيدعلي محمد رفيعي، كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 142، مرداد 1388.

داستان: (شايسته تقدير)
17.
ترديد در نيروي اهريمني؛ مريم سراجيان تهراني، كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 141، تير 1388.

شعر: (شايسته تقدير)
18. بگو كيست، جاري در اين بيت‌ها؛ آرش شفاعي، كتاب ماه كودك و نوجوان، شماره 147، دي 1388.

سايت و وبلاگ
19. نقد كتاب ويژگي‌هاي محيطي فضاهاي شهري امن؛ هادي محمودي‌نژاد؛ وبلاگ كريتيسيزم. (برگزيده)
20.
يك حقيقت اندوهبار؛ فرشته نوبخت، وبلاگ داستان و مقاله. (شايسته تقدير)

جوايز جنبي:
1. فصلنامه نقد ادبي؛ محمود فتوحي
2.
پيشكسوت؛ محمدعلي مهدوي راد

ادبیات کودک و نوجوان در کتاب های آموزشی مدارس

درست است که مدارس این روزها، بیش از مدارس زمان ما بچه ها را به اردو می برند، به آنها شیر و خوراکی های دیگر می دهند، کلاس های فوق برنامه بیشتری می گذارند و اولیا را بیشتر به مدرسه فرامی خوانند، اما سیستم آموزشی در زمینه آشنایی کودکان و نوجوانان با ادبیات ایران و جهان ضعیف عمل می کند؛ به طوری که دبستانی های این روزها، جز چند تا اسم از ادبیات ایران هیچ نمی دانند و ادبیات جهان هم که دیگر نور علی نور است...
اما اگر می خواهیم بچه هایمان به جای پلی استیشن و فارسی وان و چت و فیس بوک، «منطق الطیر» و «هوشنگ مرادی کرمانی» و «جلال آل احمد» و «مهدی اخوان ثالث» بخوانند، اگر می خواهیم بدانند «هانس کریستین اندرسن» که بوده و اگر می خواهیم فروش مثنوی مولانا در ایران، بیش از آمریکا شود، باید فکری اساسی برای تغییر محتوای کتاب های درسی، از همان مقطع دبستان بیندیشیم

ادامه مطلب در فرهنگخانه

کدام نویسنده ؟

براي آنكه نويسنده‌اي بر آدم تاثير بگذارد، دو شرط اساسي لازم است؛ اول احساس خويشاوندي روحي است با آن نويسنده، دوم آنكه احساس كنيد آن نويسنده، به لحاظ كمال آفرينش هنري، در قله‌اي ايستاده است دور از دسترس همگان. چنين شرايطي را من در بكت مي‌ديدم، در چخوف، در داستايفسكي، در كافكا. اما از ميان نويسندگان هموطنم روي هر كدام كه انگشت مي‌گذاشتم عيب و ايرادي در كارشان مي‌ديدم. البته يادگيري فرق مي‌‌كند با تاثير. من از هر كدام آنها چيزي ياد گرفته‌ام و از اين بابت سپاسگزارشان هستم. بهرام صادقي نويسنده‌اي بود كه بيش از همه مي‌پسنديدم و اگر ملكوتش را مي‌توانست به فرجام درستي برساند (ما از شخصيت ساقي هيچ چيزي نمي‌بينيم) شايد بيش از هر كسي مي‌توانست مرا تحت تاثير قرار دهد. البته بيش از اين هم نمي‌توان توقع داشت. نوشتن به شيوه مدرن سابقه‌اش در كشور ما به يك قرن هم نمي‌رسد. همين كه هر نويسنده‌اي كه آمده سنگي گذاشته روي سنگ قبلي، خودش خيلي است. البته كلاسيك‌هايمان هم هستند. از غولي مثل مولانا مي‌توان سخن گفتن به زبان پارادوكس را آموخت، از فردوسي و نظامي و حافظ هم هر كدام به نوعي. اما هيچ‌كدام اين غول‌ها نمي‌توانند مستقيماً كمكي بكنند به نوشتن رمان (به خصوص كه همه آنها شاعرند و شعر در نقطه‌اي ايستاده است درست مقابل رمان). رمان‌نويسي نوع ديگري است از نگاه كردن به جهان. اين نوع نگاه ابزار خاص خودش را مي‌طلبد؛ ابزاري كه تا فراهم نشود هيچ غولي در اين زمينه ظهور نخواهد كرد.

رضا قاسمی /مصاحبه با روزنانه شرق ۲۳آبان ۸۹

معرفی کتاب

ویک بار دیگر برای سرهنگ احترام نظامی می گذارم این بار درست لبخند می زند اما نمی خندد با بالا دادن سینه اش غرورش را بیشتر می کند ومحکم احترام نظامی می گذارد دست دراز می کنم ولی هوای سرد زمستان مشتم را پرمی کند واو خبردار محومحوتر می شود ومن نمی دانم چه کارکنم وخواننده می خواند " خورشید می درخشد ولی من نه باران نقره ای همه چیز را خواهد شست ..." وحالا دیگر من مانده ام واتاق خالی .کنار پنجره می روم .یک لحظه سرمی گردانم تاشاید اورا ببینم ولی کسی نیست .....

یکشنبه / آراز باسقیان /نشر چشمه /۱۳۸۹

نکاتی درباره "سریال قهوه تلخ "/ علی رشوند

 

 این روزها خانواده های ایرانی  با رعایت کپی رایت وبا نصایح مشفقانه  مهران مدیری "اگربرادرتان هم خواست ندهید وبگوئید برو از بقالی بخر .."پای تماشای سریال قهوه تلخ نشسته اند . من هم به اتفاق خانواده تا قسمت بیست و یکم  سریال  را دیده ام یعنی سری مجموعه هفتم  .نکاتی را در حین  تماشای سریال قهوه تلخ یادداشت کرده ام که به آنها اشاره می کنم .

– با اینکه تز " باهم بخندیم و به هم نخندیم " مورد قبول همگان  است .هیچ کار طنزی نمی تواند ادعاکند که هنر"باهم خندیدن"و"نه به هم خندیدن " را رعایت کرده است . سریال قهوه تلخ نیز از این قاعده مستثنی نیست

-  قهوه تلخ نوعی شادابی و سرزندگی را به شبکه های خانوادگی آورده که درنوع خود تحول واقدام خوبی است .ریسک واعتماد مهران مدیری  دراین مورد بخصوص ستودنی است

-  لباس ها و سرو وضع  بازیگران باتوجه به بازه زمانی  آن – حدودا دویست سال-  تناسب  ندارد. لباس ها وسر و وضع ها بیشتر به صد سال اخیر برمی گردد.

- برخلاف سریالهای طنز مهران مدیری از قبیل (برره ، مردهزارچهره ،مرد دوهزارچهره و... )که بیشتر نقد مردم است.سریال قهوه تلخ  نقد حاکمان است .حاکمان بخشی از تاریخ ایران که ادعا می شود که معلوم نیست.  سال 1201سال انتقال قدرت بین دو دولت درحال فروپاشی زندیه به قاجاریه است .این که ایران درسال 1201فاقد قدرت بوده ؟ جای تحقیق و تفحص دارد؟

-  درقهوه تلخ چیزی که بیش از حد نمود دارد اغراق دررفتار وسکنات بازیگران است ولودگی جای آنرا می گیرد . باور پذیری  واستناد کردن  رفتارها به دوره زمانی مورد ادعای سریال  مشکل است.

برای خواندن یادداشت بر روی ادامه مطلب در زیر کلیک کنید

 

ادامه نوشته

نگاهی به داستان زیر باران  از مجموعه داستانی " کافه پری دریایی "  نوشته خانم میترا الیاتی

 

درحالی درباره ی  مجموعه داستانی " کافه پری دریایی " یادداشت می نویسم که به چاپ سوم رسیده ،و خوانندگان خودرا یافته است  .چه اینکه به شخصه معتقدم از چاپ سوم اثری می توان با اطمینان گفت کتاب توسط مخاطبان عام وخاص دیده شده است .  داستانهای خانم میترا  الیاتی دراین مجموعه تم اجتماعی دارند .  به مسائل خانوادگی و اجتماعی انسان معاصر  می پردازند .  مجموعه داستانی " کافه پری دریایی " دارای هشت داستان کوتاه بنامهای  (رفاقت ، نرد، بالابر ، آسمان خیس ، زیر باران ، نامه به یک دوست قدیمی ، خاطره سه شنبه برفی  و کافه پری دریایی ) می باشد.

 دراین یادداشت از بین داستانهای مجموعه به بررسی داستان "زیرباران" می پردازم ادبیات در گذشته (قصه)شرح حالی از قهرمانی ها ، کشورگشایی ها ، خیانت ها ،شکست ها و پیروزیهای پادشاهان وامرا بوده است  . مردم عادی سهمی درآن نداشتند . اما داستان امروز در لایه های مختلف اجتماع نفوذ کرده و زندگی طیف های مختلف اقشار جامعه را روایت می کند .

 داستان زیر باران از اینکه به مشکلات سر راه خانواده های مطلقه  ومسائل حواشی اش پرداخته  قابل توجه وتعمق است

داستان زیر باران  . روایت زن ومرد متاهلی است که ازهم جدا شده اند .  . داستان وضعیتی را تشریح می کند .زن درحالی که  ،باران به شدت می بارد درخیابانی شلوغ و پلوغ انتظار پسرکش را می کشد. گویا پسرک شبی مهمان بابایش بوده . با وجود تاخیرزیاد  بالاخره پسرک خودرا به مادرش می رساند . مادرعلت تاخیر را می پرسد پسرک اذعان می کند که باباش داشته براش گیتار می زده . مادر پسرک را بغل کرده وبه  رستورانی می برد تا شب خوشی داشته  باشند .

پیرنگ داستان بیان مشکلات خانوادگی(قهرو جدایی ) است . که باور پذیر است . زیرباران داستان آدمهای دوراز دسترس نیست . داستان بسیاری از زن و شوهرهای امروز ی است . . . در دیالوگهای ردوبدل شده بین مادر و پسرک خواننده بیشتر متوجه می شود پسرک بیشتر  تحت تاثیر بابایش هست . حتی تکه کلام و جواب های سربالایش نیز موید این قضاوت است . پسرک با این که بچه سال است اما نقش مردرا برای مادرش بازی می کند .

(-   خب معلومه بغل مامانی به آدم خوش می گذرد مگه نه ؟

-   نع

-  نع یعنی : آره ؟

پسرک بلندتر گفت : نع )

شخصیت های داستان به لحاظ تیپ شناسی درخور توجه اند .زن  در داستان مسئولیت پذیر ، حساس ، مهربان ، و مودب و صبور  است .و از استقلال مالی برخورداراست .  درعوض  مرد بی مسئولیت و غد که  از مردبودن تنها  به ادای مردهارا درآوردن ،بسنده کرده است . مرد سرشار از عقده کینه ونفرت نسبت به زن است . دوست دارد پسرک را طبق باورهای خود تربیت کند .  پسرک به لحاظ تاثیرپذیری مقلد است .مقلد کورکورانه  وقتی شبی پیش پدرش است .ادای اورا درمی آورد . وتحت تاثیر اعمال وافکارمغرضانه پدر که توام  با بدبینی است سعی می کند مادر را برنجاند .  

نویسنده الیاتی در داستانش زن و مرد را محکوم نمی کند بلکه وضعیتی را تشریح می کند که پسرک چگونه آن را تجربه می کند . دراین داستان محکوم ومتضرراصلی  پسرک است . گرچه هردو را – پدرومادر- دارد اما به دلیل تضاد بین آنها بیشتر رنج می برد.

 

50درجه بالای صفر روایت شد


خبرگزاری مهر: علی چنگیزی دومین کتابش را با عنوان "50 درجه بالای صفر" که روایتی است از یک قتل و سرقت مرتبط با هم، تحویل انتشارات چشمه داد.
علی چنگیزی درباره این کتاب به خبرنگار مهر گفت: رمان "50 درجه بالای صفر" شامل دو داستان است که ماجراهایشان به هم ارتباط دارد و با فاصله زمانی کمی از هم اتفاق می‌افتند؛ اولی یک داستان حادثه‌ای است درباره یک سرقت و دومی داستانی است که جریان یک قتل را شرح می‌دهد.
وی افزود: حوادث دو داستان به هم پیوسته این رمان در فضایی خشک، کویری و گرم اتفاق می‌افتند و دلیل انتخاب عنوان "50 درجه بالای صفر" برای کتاب هم همین بوده است.
 چنگیزی اضافه کرد: قرارداد انتشار این کتاب را با نشر چشمه امضا کرده‌ام و اخیراً هم فیپایش را دریافت کرده است.
"50 درجه بالای صفر" بعد از "پرسه زیر درختان تاغ" دومین کتاب این نویسنده جوان محسوب می‌شود که به گفته وی در 240 صفحه تحویل نشر چشمه شده و در حال حاضر هم منتظر اخذ مجوز نهایی از وزارت ارشاد است.

 

فراخوان داستان شب یلدا سایت والس

شب یلدا نزدیک است. مثل همه چیزهایی که آن قدر به ما نزدیکند که دور. اگر دوست دارید برای ما داستان بفرستید. تا 20 آذر فرصت هست. آدرس این است: valselit@gmail.com عکس فراموشتان نشود. عکس‏ها پرسنلی نباشند بهتر است، قشنگ‏تر است. آدم یاد اداره گذرنامه و اداره ثبت احوال و این جور چیزها نمی‏افتد. درست‏نویسی را رعایت کنید که مجبور نباشم برای ادیت هر داستان دو ساعت و چهل و هفت دقیقه وقت بگذارم. می‏دانید که زمان چیز با ارزشی است. تازه به ارزش طلا‏یی آن پی برده‏ام. باور کنید آن طرف سی سالگی هم برای خودش یک جور سرازیری‏ سرگیجه‏‏آور است. برای بهتر نوشتن سری به این جا بزنید.

راستی اگر حوصله کردید نگاهی به سه ویژه‏نامه یلداهای قبل بیندازید. سه روز بعد از یلدای 87 والس فیلتر شد. خب، دیگر عرضی نیست.

شاد باشید.

شهلا زرلکی- دبیر بخش داستان

جایزه جلال

 

بر اساس اعلام دبيرخانه‌ي جايزه‌ي جلال، كتاب‌هاي داستاني راه‌يافته به مرحله‌ي دوم داوري‌ اين جايزه به اين شرح‌اند:

«تالار پذيرايي پايتخت» نوشته محمدعلي گوديني، «آفتاب‌پرست نازنين» نوشته محمدرضا کاتب، «نقره، دختر درياي کابل» نوشته حميرا قادري (نويسنده‌ي افغان)، «روز گراز» و «مرد تشويش هميشه» نوشته محمد ايوبي (نويسنده‌ي فقيد)، «مأمور» نوشته علي مؤذني، «به هادس خوش آمديد» نوشته بلقيس سليماني، «ناميرا» نوشته صادق کرميار، «شمايل تاريک کاخ‌ها» نوشته حسين سناپور، «حوريه» نوشته مرتضي فخري، «دعوت به ماوراء» نوشته تورج زاهدي، «کتاب ويران» نوشته ابوتراب خسروي و «نوشيدن مه در باغ نارنج» نوشته مرتضي کربلايي‌لو.

ویترین هرانک

تاقبل از مدرسه می توانست  درانبوه بازوها  و بغل جواهرجان  خودش را بچپاند وبادم  موهایش بازی کند . تارهای زیر گیس را سرانگشت  می گرفت . دستهای داغ جواهرجان روی موهایش بالا وپایین می رفتند و پتوی تنش  تمام گودی های تن اورا پرمی کرد. مامان از خدا زیاد می گفت . از میصوا و آسور ، ولی جواهرجان  حرفی از آن چیزها نمی زد .وقتی بچه ای نخواهد باورکند میصوا و آسور  درکار است . وقتی نخواهد خدای واحدش با خدای مامان یکی باشد .باور می کند که خدا شبیه جواهر جان است.فقط آن قدربلند است که سرش تا آسمان هفتم می رسد و تنش آن قدر پهن که تمام دنیارا می پوشاند . وموهایش مثل جواهر جان شبق وبلند است ودرتمام آب های  زمین جاری .یکبار میان تن گرم  جواهرجان از او پرسید : " جواهرجان خدا شبیه شماست ، مگه نه ؟" نرم خندید .سرش را بالا گرفت و به نوازش او ادامه داد ." شاید خدا را چه دیدی مونا ؟ شاید " ........

منبع : داستان بلند زیر آفتاب خوش خیال عصر / جیران گاهان / نشر چشمه 1389

پی نوشت :

۱-به زودی یادداشتی درباره زیرآفتاب خوش خیال عصر درهرانک منتشر خواهد شد.

۲- اطلاعیه نشست ادبی درباره کتاب فوق در وبلاگ داستان /مقاله ببینید

 

نامزدهای دهمین دوره جایزه گلشیری

 

رمان (شامل داستان بلند و مجموعـﮥ ­داستان­های به­ هم ­پیوسته)

  1. فرشته احمدی، جنگل پنیر، ققنوس، 1388
  2. محمدحسن شهسواری، شب ممکن، چشمه، 1388
  3. مجید قیصری، دیگر اسمت را عوض نکن، چشمه، 1388
  4. شاهرخ گیوا، مونالیزای منتشر، ققنوس، 1387
  5. مهسا محب­علی، نگران نباش، چشمه، 1387
  6. پیمان هوشمندزاده، شاخ، چشمه، 1388

 رمان اول (شامل داستان بلند و مجموعـﮥ ­داستان­های به­ هم ­پیوسته)

  1. امیر احمدی آریان، چرخ­دنده­ها، چشمه، 1388
  2. احمد پوری، دو قدم این­ور خط، چشمه، 1387
  3. علی چنگیزی، پرسه زیر درختان تاغ، ثالث، 1388
  4. سینا دادخواه، یوسف­آباد، خیابان سی­ وسوم، چشمه، 1388
  5. سارا سالار، احتمالاً گم شده­ام، چشمه، 1387
  6. کامران محمدی، آنجا که برف­ها آب نمی­شوند، چشمه،1388

 

دکتر  اسلامی ندوشن

 

تو وب گردی هایم غالبا  به سایت وزین ادبی دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن سرمی زنم . دکتر اسلامی ندوشن را بیشتر با کتاب  روزهایش می شناسیم . کتاب روزهارا دوبار خواندم انصافا دکتر  درخاطره نویسی الگوست . برای هریک ازماکه بخواهیم خاطره بنویسیم  کتاب روزها یش بایستی به عنوان روش خاطره نویسی  متد باشد . دکتر ندوشن درسایتش بیشتر مقالات ویادداشتهای ادبی  را پست می کند گرچه سایتش دیربه دیر به روز می شود اما مقاله ها یش مخاطب  را به  تامل وتعمق وامی دارد.ظاهر باوقار سایت دکتر ندوشن نیز  ردی از روح وزبان فرهنگ ایران زمین دارد. شاخسارهای بلبل نشین وبلبل خوان که  گلستان وبوستان های مشرق زمین  را متجلی می کند .

اینجا کلیک کنید

ملک سلیمان

 نگاهی به فیلم سینمایی "ملک سلیمان"/علی رشوند

فرصتی دست داد ،پنج شنبه هفته گذشته به اتفاق خانواده، رفتیم سینما بهمن برای دیدن فیلم  " ملک سلیمان " که این روزها دربیشتر   سینماهای کشور روی پرده است  . سینما بهمن از جمله سینماهای  جدید تاسیس قزوین است . در مجموعه  حوزه هنری باانواع  گالری های  نقاشی و خطاطی و...کارگاه داستان و نقادی اش ... فضای خوبی است که  هراز چند گاهی به آنجاسر  می زنم.داشتم می گفتم . قراراست  فیلمی ببینیم درعین حال که تاریخی است باتوجه   به صبغه دینی  بایستی وفادار به متن قرآنی باشد.فیلم بطورخلاصه روایت زندگی حضرت سلیمان ومسائل ومشکلات پیرامون وی در زمان حکومتش هست . سلیمان نبی که از خداوند ملک بی نظیر طلب کرده .ملکی درآن عدالت بطورمطلق درحق همه بندگان وسایر موجودات رعایت شود . حضرت سلیمان  برای رسیدن به آرزوی خود بایستی جنیان وشیاطین را تحت سلطه خود درآورد.فتنه‌هايي از جانب شياطين در سه  شهر اورشليم، اريحا و زبولون اتفاق مي‌افتد و حضرت سليمان همراه فرماندهانش به مبارزه با آنها برمي‌خيزد. انتخاب امین زندگانی برای نقش حضرت سلیمان به لحاظ خصوصیات فیزیکی(جثه و داشتن صدای زیر) بادرنظر گرفتن جنبه های معنوی و مادی زندگی  پیامبر (به نقل از قران انا بشرا مثلکم و..)همخوانی دارد.  نقش همسر حضرت سلیمان (میریام)با بازی الهام حمیدی  ومرگ وی توسط شیاطین که می توانست عامل موثری درروند حوادث فیلم  باشد.که  این اتفاق را درفیلم نمی بینیم  . بار ملودرام فیلم کمرنگ است  به لحاظ روایت توقع بیننده را برآورده نمی کند. شتابزدگی درروایت و بازنمایی حوادث دیده می شود . ملک سلیمان از شعار زدگی به دور است .اغراق درفیلم دیده نمی شود . فیلم مملو است از شخصیتهای فرعی که با ایفای نقش می توانستند،برغنای فیلم بیفزایند.وبه فیلم پروبال بدهند . اما این اتفاق درفیلم نمی افتد .  موسیقی فیلم که توسط "جان کونگ وینگ " آهنگ سازی شده با چاشنی ساز" چنگ" ایرانی با روح و زبان حال مشرق زمین تناسب دارد . جلوه های ویژه در فیلم "ملک سلیمان " فوق ا لعاده است .از نقاط قوت فیلم  محسوب می شود . بنابه شنیده ها   ملک سلیمان اولین فیلم دیجیتالی درحوزه سینمای ایران است . که درنوع خود ،نقطه عطفی است .صرف نظر از هزینه تمام شده فیلم،که موردانتقاد اهالی فرهنگ است . تبلیغ فیلم "ملک سلیمان" درسیما ی ایران در حدواندازه فیلم نیست . نبایستی باور به جو مذهبی جامعه ایرانی دراستقبال از فیلم ملک سلیمان  بهانه ای در خوب تبلیغ نکردن فیلم  بشود.

 

رونمایی کتاب

    

۱-   (راهپیمایی  روی  ماه)    نویسنده  علی قانع ، نشر افراز .

2- ( دختر سیاه و دختر سفید)  نوشته ی : جویس کرول  اوتس . مترجم: علی قانع .نشرافراز

محل رونمایی  :  سرای اهل قلم نمایشگاه  کتاب قزوین

زمان و تاریخ     :ساعت  شش بعدظهر روزشنبه امروز مورخه 8/8/89

مدعوین  : با حضور  آقایان  نویسنده ،حسن  لطفی ، علی قانع ، علی رشوند

 

به بهانه دویادداشت درباره "مهدی یزدانی خرم"

نوشتن خاطرات از فعالین حوزه ادبیات وهنر کارخوبی است. اگر مداومت داشته باشد بی شک تاثیرگذار خواهد بود.خواننده ای که چندکتاب خوب از نویسنده ای می خواند. این حق را دارد. بداند. نویسنده اش در حیطه زندگی شخصی وکاریش ،چه جورآدمی  است . چه تحصیلاتی دارد. تجاربش چیست .  ازچه اساتیدی درس گرفته . خلق وخصوصیاتش  چگونه است و...این ها در حدواندازه خودش فضولی نیست.  وقتی نویسنده یا شاعری در عرصه نوشتن وسرودن شعری تاثیر گذارمی شود .حق طبیعی آن نسل است که نویسنده وشاعر زمانش را بشناسد .او  را همان طورکه بوده وهست  به نسل های بعد بنمایاند .  شایعات  و اغراق گویی که  مورد  شخصیت ها بعداز مرگشان مطرح می شود .به دلیل نبود  بیوگرافی  قابل استناد   درباره خود وزندگی شان  است .ا  نویسندگان ،شاعران و هنرمندان مغرب زمین با بیوگرافی نویسی   این نقطه ابهام درباره خودشان را حل کرده اند و راحت شکست ها و موفقیت های خودرا بیان می کنند . ابایی هم در نوشتن خطاهای  زندگیشان ندارند . جویس کرول اوتس بعداز مرگ شوهرش وقتی باتجربه عشق مواجه می شود. آن را راحت درمصاحبه اش بیان می کند . واین تجربه زیسته را با مخاطبش درمیان می گذارد . اما در مشرق زمین به دلایل فرهنگی در گفتن بعضی واقعیت های زندگی کتمان می شود .به راحتی نمی توان درباره شخصیت ها اظهار نظر کرد و ردپای بعضی ازآثار رامحصول  تجربه زیسته  آنهابدانیم ومستند کنیم . .این مقدمه  رانوشتم تا برسم به یادداشت  دوست نویسنده ام علی چنگیزی باعنوان "برای مهدی یزدانی خرم پسر ریشوی ادبیات "که درآن به بیان خاطرات و برخوردهای خود با چهره ای که اسمش برای اهالی ادبیات آشناست . ونامش درمجلات معتبر ادبی(نافه و شهروند امروزو... ) و روزنامه های معتبر  (اعتماد وشرق و... ) بارها  برخوردکرده ایم .این یادداشت بهانه خوبی است برای نوشتن خاطرات  از فعالان حوزه ادب وادبیات توسط دوستان وبلاگ نویس که دیگران هم از مهدی یزدانی خرم ودیگران بنویسند . مطلب را که به پایان می برم سری به وبلاگ " داستان ومقاله " خانم فرشته نوبخت می زنم از اینکه درباره " مهدی یزادنی خرم "  یادداشتی نوشته اند . خوشحال می شوم و با ولع می خوانمش ولینک پیوند روزانه هرانک می کنم  . یادداشت خانم نوبخت شایعه غول بودن مهدی یزدانی خرم درعرصه ادبیات که حتما بسیار کسان دیگر همین تصور را از او دارند.  چه خوب با برخورد انسان مابانه ای  که از او دیده است رد می شود. او را خوب ،آن طور که هست به مخاطب معرفی می کند. بنده مهدی یزدانی خرم را هنوز ندیده ام . یادم هست .سال1387کتاب سیالانم توسط روزبهان درآمده بود .دوجلد برایش از قزوین پست کردم .ومتوجه نشدم دستش رسید یا نرسید . وفقط همین چند خط .امیدکه دوستان نویسنده درروزهای آینده  از مهدی یزدانی خرم  وسایرفعالان حوزه ادبیات بنویسند .منتظریم ..

ویترین هرانک

باز به بیرون  خیره  می شود .بهنور چراغ ماشین ها. خداحافظی می کنی ومنتظر جوابش نمی مانی .ازدرخارج می شوی .صدای لاستیک ماشین ها روی آسفالت خیس ، سکوت خیابان را می شکند .مثل سایه خودت را آن طرف خیابان می کشی .تابلو زرد آرایشگاه را می بینی .داخل می شوی .یادت نمی آید که چه گفته ای .آرایشگر با دهانی نیمه باز مثل آدمهای لال فقط نگاهت می کند. باصدای دورگه اش می گوید :

" حیف نیست ؟"

مجموعه داستان " زن وآینه " / مریم مظفری / نشر  چشمه 89

 یادداشتی  درباره این مجموعه به زودی درهرانک

حکایت

خرچنگ را گفتند :

به کجا می روی ؟

گفت :

به چین وماچین !!!

گفتند :

با این راه و روش ؟!

در حاشیه اهدای جایزه گام اول به «پرتره مرد ناتمام» اثر امیر حسین یزدان بد

همیشه کشف یک نویسنده باقریحه و خوش آتیه لذت بخش است، مخصوصا اگر وقتی که مشغول خواندن کار او هستی و یکباره با خبری روبرو شوی که تاییدی‎ست بر نظری که نسبت به این نویسنده و کارش داری. این دقیقا اتفاقی‎ست که برای نگارنده این سطور به هنگام خواندن مجموعه داستان «پرتره مرد ناتمام» افتاده، کتابی که نشر چشمه (ناشری که در سالهای اخیر اهتمام ویژه‎ای در انتشار آثار داستان نویسان این نسل و خاصه آنها که نخستین کارشان را عرضه کرده‎اند، داشته) سال پیش تقریبا همین موقع‎ به بازار داده و خوشبختانه نویسنده آن هم (امیر حسین یزدان بد) رفته رفته دارد نتیجه زحمتی که پای نوشتن این داستانها گذاشته و همچنین ذوق بکار رفته در آنها را می‎بیند. و این برگزیده شدن در جایزه گام اول را باید گام اول در توفیق‎های بعدی او به حساب آورد.

ادامه مطلب در سایت مدومه